حجتالاسلام والمسلمین مرتضی دانشمند عنوان کرد: مفسر به دنبال آن نیست که خلاصه تفسیر بزرگسال را ارائه کند، بلکه درصدد آن است که روشی مناسب برای بیان مکشوفات تفسیری خود برای کودک و نوجوان بیابد. بزنگاه و نیز لغزشگاه بحث تفسیر کودک و نوجوان در همین مرحله نهفته است.
- تفسیر کودک و نوجوان چه نوع مطالبی را شامل میشود؟
برای پاسخ دادن به این پرسش بهتر است اول به این سؤال جواب دهیم که اصولا تفسیر چیست؟ تفسیر از منظر مفسران نوعی اکتشاف و پردهبرداری از چهره آیات به شمار میآید. علامه طباطبائی(ره) در مقدمه تفسیر المیزان مینویسد: «تفسیر عبارت است از بیان معانی آیات قرآن و پردهبرداری از مقاصد و مدلولهای آنها».(تفسیر المیزان جلد 1 ص 4)
برای توضیح این تعریف میتوان از مثالی مناسب کمک گرفت. در تاریخ آمده که در زمان خلیفه دوم زنی را به اتهام ارتکاب عمل منافی عفت نزد خلیفه آوردند. سبب اتهام او آن بود که کودکی شش ماهه به دنیا آورده بود. در حالی که ذهنیت مردم و نیز خلیفه بر این اصل استوار بود که مدت بارداری قاعدتاً باید 9 ماه باشد نه 6 ماه. بنابراین به خیال آنها ممکن است کودک شش ماهه از مردی به جز همسر شرعی زن بوده باشد، خلیفه پس از احراز جرم، فرمان به مجازات زن داد. حضرت علی(ع) از ماجرا خبر یافت و حکم به برائت و بیگناهی او داد. گفتند: چرا؟ حضرت علی(ع) با کنار هم گذاشتن دو آیه از قرآن پرده از مطلبی که تا آن زمان شاید برای همه ناشناخته بود برداشت. در آیه اول خداوند میفرماید: دوره بارداری(مادر) و از شیر گرفتن کودک 30 ماه است(سوره احقاف آیه 15) و در آیه دیگری میفرماید: مادران، کودکانشان را دو سال کامل شیر میدهند.(سوره بقره آیه 233)
حضرت علی(ع) توضیح دادند که اگر دوره از شیر گرفتن را که دو سال - بیست و چهارماه - است از مجموع دوران بارداری و بازگرفتن از شیر که 30 ماه است کم کنیم، نتیجه شش ماه خواهد بود که کوتاهترین مدت بارداری زنان است. (وسائلالشیعه، ج 21، ص)
آیتالله جوادیآملی در توضیح روش تفسیر آیه با آیه در «تفسیر تسنیم» با اشاره به همین مسئله مینویسد: «در بعضی موارد اهل بیت(ع) آیهای را تفسیر میفرمودند و وقتی در مورد دلیل آن از آنها پرسش میشد، در پاسخ آیهای دیگر را ذکر میکردند، چنان که در زمان یکی از خلفا، مادری فرزند خود را شش ماه پس از ازدواج به دنیا آورد. خلیفه به رجم او حکم کرد و اهل بیت(ع) با حکم خلیفه، با استناد به آیات قرآن و از طریق انضمام آیات با یکدیگر مخالفت کردند. بدین ترتیب، حکم خدا را بیان و خون بیگناهی را حفظ کردند.» (تفسیر تسنیم، آیتالله جوادی آملی، ج 1، ص 69)
ـ مراحل تفسیر قرآن کدام هستند؟
براساس تعریف علامه، مفسر چند مرحله را طی میکند؛ اول: فهم واژگان مثل توضیح حمل و فصال و رضاع. دوم: فهم گزارهها یا جملهها. سوم: پرده برداشتن از مقصد و مقصود آیات و چهارم: پرده برداشتن از چهره آیات و رسیدن به کشفی جدید که در مثال مورد نظر کشف کوتاهترین مدت بارداری ممکن در زنان است.
ـ با توجه به چنین تعریفی از تفسیر، آیا کودکان و نوجوانان هم میتوانند تفسیر داشته باشند و منظور از تفسیر کودک و نوجوان چیست؟
بهتر است برای غبارگیری از چهره تفسیر کودک و نوجوان در ابتدا تعریفی از آن ارائه دهیم.
ـ چه تعریفی برای تفسیر کودک و نوجوان دارید؟
حقیقت آن است که تفسیر کودک و نوجوان تفاوت ماهوی با تفسیر بزرگسال ندارد. یعنی نویسنده یا مفسری که در وادی تفسیر کودک و نوجوان قلم میزند یا قدم برمیدارد در پی آن نیست که چیزی را به غیر از آنچه در تفسیر بزرگسال کشف شده کشف کند، بلکه درصدد آن است که روشی مناسب برای بیان مکشوفات تفسیری خود برای کودک و نوجوان بیابد. بزنگاه و نیز لغزشگاه بحث تفسیر کودک و نوجوان در همین مرحله نهفته است. به بیانی دیگر تفسیر کودک و نوجوان بیش از آن که از آفتابی کردن چهره پنهان آیات بهره ببرد، در جستجوی راههای تبسیط و سادهسازی و زیباسازی روشهای انتقال آموزههای قرآنی به مخاطبان خود است.
این سادهسازی کاری ساده نیست. بلکه سهل و ممتنع است که در قلمرو نگارش تفسیر برای کودک و نوجوان دستکم سه پیشزمینه شناختی را میطلبد؛ شناخت قرآن، شناخت کودک و نوجوان و شناخت شیوههای بیان.
این سه پیشزمینه خود به خود به دست نمیآید و رسیدن به آن مستلزم آشنا بودن در حد قابل قبول با دستکم سه دانش تفسیر قرآن، روانشناسی کودک و نوجوان و علم معانی، بیان و کار مستمر عملی در این سرزمینهای سهگانه است.
در اینجا شاید خلطهایی صورت گرفته باشد. عدهای ممکن است بر پشت کتابی عنوان تفسیر کودک و نوجوان یا تفسیر برای کودک یا نوجوان بزنند؛ در حالی که کار آنها تنها تلخیص تفسیر بزرگسال یا مخاطب عام باشد، نه تفسیر کودک و نوجوان.
ـ مفسری که میخواهد برای کودک و نوجوان تفسیر بنویسد، باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
مفسر برای نوشتن تفسیر قرآن برای کودک و نوجوان اول باید مراحل رشد کودک و نوجوان و مقتضیات هر دوره را بشناسد. ویژگی حرکت ذهنی کودک و نوجوان از محسوس به معقول است. مفسری که برای کودک و نوجوان مینویسد باید در آغاز مخاطب خود را مشخص کند که آیا در دوره حسی به سر میبرد یا خیالی و یا به دوره تفکر انتزاعی هم رسیده است. نشانهها و اقتضائات هر دوره چیست؟
مفسر مزبور اگر این نشانهها و اقتضائات را نشناسد ممکن است مطلبی بنوسید که چندان مفید و عالی هم باشد، اما به درد کودک و نوجوان نخورد. در دوره خاصی کودک و نوجوان علاقه شدید به قصه حیوانات دارد. مفسر کودک و نوجوان با شناختن این دوره میتواند قصههایی از قرآن را که از حیوانات گفتوگو میکند به تفسیر خود راه دهد، اما راه دادن تنها کافی نیست، بلکه علاوه بر آن چگونه مطرح کردن هم به همان اندازه اهمیت مییابد. اینجاست که دانش ادبیات و ادبیات داستانی و ادبیات کودک و نوجوان پا به میدان میگذارد و ترازو و ترازی به دست مفسر میدهد که نوع بیان و واژگان خردسال را از کودک و نوجوان باز شناسد و مثلا بداند جملههای کودکانه چند کلمهای باشد و جملههای نوجوانانه چند کلمه. یا بداند که کودک ضمن داشتن علاقه شدید به قصه حیوانات دوست دارد حیوانات حرف بزنند و به اصطلاح علم بیان، مفسر باید در اینجا از صنعت تشخیص استفاده کند.
ـ در نوشتن تفسیر برای کودک و نوجوان آیا آوردن همه سورهها و آیهها ضرورت دارد؟
مفسر کودک و نوجوان میداند در مطرح کردن سورهها و آیهها برای مخاطب مورد نظر باید دست به اولویتسنجی بزند. در این اولویتسنجی شاید مطرح کردن بعضی از سورهها و آیهها ضرورت بیشتری پیدا کند، مثل برخی از سورهها که از اعتقادات و یا اخلاق اشخاص با ایمان گفتوگو میکند و بعضی از سورهها ضرورت کمتری داشته باشد و حتی ضرورت فعلی نداشته باشد، مثل آیههایی که درباره احکام ارث و یا حالات ویژه ماهانه زنان و مانند آن گفتوگو میکند.
این کار بایسته و شایسته یکی از ضرورتهای کاری در حوزههای دین است. گر چه کارهایی در این زمینه انجام شده، اما باید اذعان کرد که با وجود مدعیان و ادعاهای فراوان، اما هنوز این حوزه دوران کودکی را پشت سر میگذارد.
ـ آیا نوشتن تفسیر به معنایی که به آن اشاره کردید در ادیان دیگر هم سابقه دارد؟
همین طور است. به عنوان مثال، مسیحیان برای سادهسازی مفاهیم مسیحیت و انتقال آموزههای انجیل به مخاطبان کودک و نوجوان دست به کارهای فراوانی زدهاند. کافی است عبارت Bible for kids (انجیل برای بچهها) یا Bible for children (انجیل برای کودکان) و مانند آن را در شبکه اینترنت جستوجو کنید. خواهید دید اصحاب کلیسا تا چه میزان در این زمینه کار کردهاند که خود میتواند موضوع یک پژوهش قرار گیرد.
ـ رویکرد حوزههای علمیه نسبت به تفسیر کودک و نوجوان چگونه بوده است؟
در حوزههای علمیه طی سالهای اخیر توجه به کار برای کودک و نوجوان نه فقط در قلمرو تفسیر، بلکه به طور عام اندک، اندک خود را نشان میدهد. یکی در پایاننامهها و دیگری در کارهای داستانی که در زمینه ادبیات آئینی انجام شده است و یکی هم در زمینه انتخاب کتاب سال حوزه که افتان و خیزان جلو میرود. بعضی از تکنگاشتههای قرآنی هم در این زمینه به چشم میخورد که به کمک تمثیلهایی زیبا، برخی از آموزههای قرآنی را مطرح کردهاند که قابل تأمل است.
در بعد نظری و نظریهپردازی هم کارهای نسبتاً امیدبخشی در این زمینه انجام شده است. یکی از پایاننامهها با عنوان «روشهای انتقال آموزههای اعتقادی به کودکان هفت تا چهارده سال در قرآن و روایات» حدود سی و چهار روش گوناگون انتقال آموزهها را از قرآن و روایات استخراج کرده بود که البته در مقام نگارش به خاطر ضیق وقت از همه روشهای کشف شده تنها موفق به ارائه هشت روش شده بود.
این شروعها گرچه نویدبخش و امیدآفرین است و خبر از طلوعی روحافزا و عطرآگین میدهد، اما کافی به نظر نمیرسد.
- به طور مشخص چه کارهایی در زمینه نوشتن تفسیر کودک و نوجوان در حوزهها انجام شده است؟
یکی از آنها کاری است که در پژوهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی توسط مرکز فرهنگ و معارف قرآن انجام و جلد اول آن با عنوان «پیامهای آسمانی» روانه بازار نشر شده است.
- ممکن است درباره ویژگیهای این تفسیر بیشتر توضیح دهید؟
سه ویژگی عمده این تفسیر داستانی بودن، استفاده از شعر در تبیین آموزهها و مشارکت مخاطب در کشف آموزههاست.
به عنوان مثال در «پیامهای آسمانی» برای هر سوره نامی مناسب و نسبتاً جذاب گزینش شده، مثلاً برای سوره تکاثر با توجه به محتوا و شأن نزول سوره، عنوان «مردهشمارها» و برای سوره ضحی عنوان «خدا با تو قهر نکرده است» در نظر گرفته شده است. ترتیب هر سوره با داستان یا داستانوارهای آغاز و ذهن مخاطب برای مطرح کردن سوره آماده میشود. پس از آن متن سوره همراه با ترجمه و سپس پیامهای سوره و در پایان محتوای سوره به شکل نظم یا شعر مطرح میشود.
- در پیامهای آسمانی چه سورههایی مطرح شده است؟
12 سوره از جزء 30 قرآن مطرح شده که مشتمل بر سورههای نبأ، عبس، ضحی، علق، قدر، تکاثر، همزه، ماعون، کوثر، مسد، توحید و فلق است.
- آیا پیامهای آسمانی مربیمحور است و بایستی همراه مربی مطرح شود یا خود مخاطبان بدون مربی میتوانند از آن استفاده کنند؟
همان طور که در مقدمه آمده، «پیامهای آسمانی» به دو شکل مربیمحور و خودآموز قابل مطرح کردن است که شیوه هر کدام در مقدمه توضیح داده شده.
مربی پیش از مطرح کردن هر سوره نام چند سوره مثلاً علق، فلق، ماعون و عبس را بر تابلو مینویسد و از قرآنآموزان میخواهد پس از شنیدن سروده یا شعر سوره، نام سوره را حدس بزنند. به عنوان مثال مربی ابیات زیر را میخواند:
«چهره را در هم کشید و اخم کرد
با سخنهایش دلی را زخم کرد
مرد نابینا دلش رنجید از او
مرگ خود را لحظهای کرد آرزو
جبرئیل آمد به سوی مصطفی
گفت: نابیناست مردی با صفا
گر چه نابینا ز هر دو دیده است
نور من در قلب او تابیده است
قلبهای روشن و چشمان تار
نزد من بهتر ز هر سرمایهدار»
با خواندن هر مصرع یا بیت، مربی از قرآنآموزان میپرسد که آیا نام سوره را حدس زدهاند؟ و بدین شکل از همان آغاز مشارکت آنها را به کار میگیرد. البته قرآنآموزان میدانند که ابیات به کدام سوره اشاره دارد.
منبع:
http://iqna.ir/fa/News/2941571
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.